قرآن کتاب هدایت برای تمام انسانها در تمام اعصار و قرون میباشد. تعالیم قرآن، تعالیم تک بعدی و یک جانبه نگری به انسان نبوده، بلکه با تکیه بر سعادت حقیقی انسان، او را در تمام مراحل زندگی فردی و اجتماعی به سوی کمال و سعادت حقیقیاش رهنمون میشود. حال اگر ما بخواهیم زندگی امروزمان را بر اساس تعالیم این کتاب الهی تنظیم نموده و نظام آن را به نظم قرآنی انتظام بخشیم، این کتاب مقدس ما را بدین هدف راهنما خواهد بود.
آنچه را که ما در این مقالهی کوتاه- با توجه به فضای حاکم مذاکرهی کشور عزیزمان با غرب- بدان از دیدگاه قرآن خواهیم پرداخت اشاره و بیان یک سری از اصولی است که ما آن را «اصولِ قرآنیِ مذاکرهی با غرب»، مینامیم. اصولی که با تکیه بر آیات این کتاب الهی بدست آمده و ما را در ارائهی یک روش قرآنیِ مناسب و مورد رضای الهی یاری میکند. و لازم است نمایندهگان مذاکره کننده از طرف ملت ایران اسلامی به این اصول توجه نموده و خود را ملتزم به آن بدانند.
اصل اول: اینکه بدانیم اسلام و تعالیم روح بخش آن و اعتقاد و اعتماد راسخ به آن، اقتدار و سربلندی ما را در پیش خواهد داشت. وَ لَا تَهِنُواْ وَ لَا تحَزَنُواْ وَ أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ.[1] «سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید».[2] «لا تَهِنُوا» از ماده "وهن" گرفته شده و" وهن" در لغت به معنى هر نوع سستى است، خواه در جسم و تن باشد، و یا در اراده و ایمان.[3] بنابر وعدهی خداوند متعال در این آیه، در صورتی که به اصول ایمانی خود متکی باشیم، برتری و سربلندی از آن ما خواهد بود.
اصل دوم: اینکه بدانیم هر گونه توافق و یا اساسنامهای که باعث سلطهی غیر مسمانان بر آنان و یا ذلّت مسلمانان شود، از نگاه قرآن باطل و غیر قابل پذیرش است. و لذا قرآن مجید به عنوان یک قاعدهی کلی اینگونه اعلام میدارد که: وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلا.[4] «خدا هرگز هیچ راه سلطهاى به سود کافران بر ضد مؤمنان قرار نداده است». و در آیهی دیگر از آیات قرآن، خداوند متعال ضمن گوشزد به عدم سستی ورزیدن مسلمانان در مقابل دشمن، آنان را از هر گونه صلح و سازشِ ذلت بار بر حذر داشته است: فَلَا تَهِنُواْ وَ تَدْعُواْ إِلىَ السَّلْمِ وَ أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَکُمْ وَ لَن یَتِرَکُمْ أَعْمَالَکُم.[5] «پس هرگز سست نشوید و (دشمنان را) به صلح (ذلّتبار) دعوت نکنید در حالى که شما برترید، و خداوند با شماست و چیزى از (ثواب) اعمالتان را کم نمىکند».
اصل سوم: که در واقع میتوان آن را یک پیش گویی از قرآن نام برد، اینکه از دیدگاه قرآن مجید، یهود و نصارا (طرفهای مذاکرهی ما در بحث هستهای) هیچگاه از ما راضی و خشنود نمیشوند و لذا لجاجت و بهانه تراشی آنان ادامه خواهد داشت و رضایت آنان آنگاه بر آورده میشود که به آنچه که آنان اعتقاد دارند و ما را بدان امر میکنند، ملتزم شده و سر تسلیم فرود آوریم: وَ لَن تَرْضىَ عَنکَ الْیهُودُ وَ لَا النَّصَارَى حَتىَ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدَى وَ لَئنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِى جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلىٍّ وَ لَا نَصِیر.[6] «هرگز یهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواستههاى آنها شوى، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروى کنى. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهى است!» و اگر از هوى و هوسهاى آنان پیروى کنى، بعد از آنکه آگاه شدهاى، هیچ سرپرست و یاورى از سوى خدا براى تو نخواهد بود».
توجه شود که در این آیه خداوند متعال میفرمایید یهود و نصارا، حتی از پیامبری که رحمةً للعالمین[7] است راضی نمیشوند، مگر اینکه پیامبر را نیز به راه و آئین(روش) خود درآورند. حال کشور ما که آن حضرت را الگوی خود قرار داده باید از این مجمل حدیثی مفصل بخواند.
اصل چهارم: قرآن مجید از عداوت یهود نسبت به مسلمانان تذکر داده است. لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشرَکُواْ وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى ذَالِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَ رُهْبَانًا وَ أَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبرُون.[8] «به طور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهى یافت؛ و نزدیکترین دوستان به مؤمنان را کسانى مىیابى که مىگویند: «ما نصارى هستیم»؛ این بخاطر آن است که در میان آنها، افرادى عالم و تارک دنیا هستند؛ و آنها (در برابر حق) تکبّر نمىورزند».[9]
بر ما پیروان مکتب قرآن است که در این مرحله از تاریخ کشورمان، با نصب العین قرار دادن تعالیم و تذکرات قرآن، از عداوتها و دشمنیها و کارشکنیهایی که توسط یهود(صهیونیسم) و با دستورات آنان و اجرای نوکران حلقه بگوششان اجرا میشود، غافل نبوده و در مذاکرات متوجهی حلقههای پنهان طرفهای مذاکره نیز باشیم و در معادلات و تصمیمات خود از دشمن پنهان و قسم خورده غافل نباشیم.
اصل پنجم: بدانیم که بر فرض پیشرفت در مذاکره، مشکل ما با غرب حل نخواهد شد و تا وقتی که ما اسلام و تعالیم آن را شعار و روش و منش خود قرار دهیم، آنان دست از ما نخواهند برداشت و راه چاره در این زمینه نیز، صبر و استقامت ورزیدن در این راه است، نه دست برداشتن از اصول و مبانی اسلامیمان. و لذا قرآن کریم در بیانی دیگر که میتوان آن را پیشگویی دیگر آن کتاب الهی نام برد میفرماید: لَتُبْلَوُنَّ فىِ أَمْوَالِکُمْ وَ أَنفُسِکُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذِینَ أَشرَکُواْ أَذًى کَثِیرًا وَ إِن تَصْبرُواْ وَ تَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَالِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور.[10] «به یقین (همه شما) در اموال و جانهاى خود، آزمایش مىشوید! و از کسانى که پیش از شما به آنها کتاب (آسمانى) داده شده، و (همچنین) از مشرکان، سخنان آزاردهنده فراوان خواهید شنید! و اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید، (شایستهتر است؛ زیرا) این از کارهاى مهم و قابل اطمینان است». توجه شود که در این آیه خداوند متعال با لام قسم و فعل مضارع از وقوع یک امر حتمی گزارش داده و گویی عدم تحمل اهل کتاب و مشرکان را درمقابل اسلام و مسلمین همیشگی دانسته است.
بنابراین راه برون رفت از مشکلات سازش و کوتاه آمدن و نرمی نشان دادن با آنان نیست. چرا که هر قدر ما کوتاه بیاییم بر جرأت و جسارت آنان افزوده میشود. قرآن مجید ضمن دستور به عدم اطاعت از تکذیبکنندگان که خدا و پیامبر و روز رستاخیز و آئین او را تکذیب مىکنند (فَلا تُطِعِ الْمُکَذِّبِینَ) به تلاش و کوشش آنها براى به سازش کشیدن پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم اشاره کرده و مىافزاید: آنها دوست دارند نرمش نشان دهى تا آنها هم نرمش نشان دهند نرمشى توأم با انحراف از مسیر حق (وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ).[11]
استاد رحیم پورازغدی در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه در تاریخ (26 دی ماه) سخنی زیبا فرمودند: کلینتون در کتاب خود میگوید سال 1997 که رئیس جمهور عوض شد احساس کردیم به ما چراغ سبز نشان میدهند اما تندروها و رهبری اجازه ندادند؛ اما دولت در افغانستان با ما همکاری کرد ولی رئیس جمهور آمریکا با فاصله کمی لحن خود با ایران را تشدید کرد و ایران را محور شرارت نامید؛ کلینتون میگوید اینجا اولین جایی بود که احساس کردیم باید پیچ تحریم را سفت کنیم چون ایران موضع ضعف قرار گرفته است و میشود با فشار از آن امتیاز گرفت. کلینتون آورده است در سال 2005 رئیس جمهور دیگر آمد که ادبیات تندی داشت و ما مجبور شدیم عقبنشینی کنیم اما در عین حال از تهدید نظامی دفاع کردیم و سیاست چماق و هویج را ادامه دادیم تا از ما اطاعت کنند.[12]
کلام آخر اینکه در مذاکره باید شدّت و حدّت قهرمانانه را از دست نداد و مذاکره کننده باید مصداق این آیهی از قرآن باشد که: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ.[13] «محمّد، فرستاده خداست و کسانى که با او هستند بر کافران سرسخت و در میان خودشان با یکدیگر مهربانند، همواره آنان را در رکوع و سجود مىبینى که پیوسته فضل و خشنودى خدا را مىطلبند؛ نشانه آنان در چهرهشان از اثر سجود پیداست».
[1] . آل عمران/139
[2] . در ترجمهی آیات از ترجمهی آیت الله مکارم استفاده شده است.
[3] . تفسیر نمونه ج3ص 107
[4] . نساء/ 141
[5] . محمد/35
[6] .بقره/120
[7] . انبیاء/107
[8] . مائده/82
[9] .گر چه مسیحیان در این آیه به نرمخوتر بودن توصیف شدهاند، لکن با توجه به علتِ مذکور در آیه (این بخاطر آن است که در میان آنها، افرادى عالم و تارک دنیا هستند؛ و آنها (در برابر حق) تکبّر نمىورزند) و عدم وجود این علت در دولت های مورد مذاکره و همچنین مطیع و متعهد بودنشان در مقابل یهود( صهیونیسم)، سنخیت هر دو گروه در عداوت بغض آلود(أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً)، آشکار است.
[10] . آل عمران/186
[11] . قلم /8و9. ر.ک: تفسیر نمونه ج24ص383
[13] . فتح/29