ظاهر روایاتِ نبیّ مکرم اسلام و اهل بیت طاهرینش (علیهم السلام) بیانگر این است که گویا نفسِ انتظار فرج و امید به رخداد ظهور از مطلوبیت ذاتی برخودار است و بلکه از افضل اعمال است: افضل الاعمال انتظار الفرج. و لذا امت اسلامی باید دائماً در امید و شوق و پویایی و بالندگی به سر ببرند و از خمودی و سکون و بی تحرکی بر حذر باشند. و اگر چه؛ بنابراین که علائم و نشانههای ظهور فعلاً رخ نداده، مطمئن باشیم که فعلاً ظهور تحقق نخواهد یافت، ولی با این حال باید انتظار فرج را جزء روحیهی اصلی خود قرار بدهیم و در هیچ حالی فاقد آن نباشیم. بنابراین چشم به انتظار ظهور بودن در هر حال لازم و مطلوب است اگر چه بدانیم این امر در آیندهی حتی دور اتفاق میافتد.
گواه بر درستی این ادعا روایتی است از امام صادق (علیه السلام) که در کتاب شریف «کمال الدین» از سدیر صیرفى نقل شده که گفت:
من و مفضّل بن عمر و ابو بصیر و ابان بن تغلب به حضور امام جعفر صادق (علیه السّلام) شرفیاب شدیم. دیدیم حضرت روى زمین نشسته و عبائى بىیقه پوشیده، که آستینهایش کوتاه بود، و در آن حال مانند پدرِ فرزند مردهی جگر سوخته گریه میکرد و آثار حزن از رخسار مبارکش پیدا بود به طورى که رنگش تغییر کرده بود و در حالى که کاسهی چشمش پر از اشک بود، میفرمود:
اى آقاى من! غیبت تو خواب را از من ربوده و آرامگاهم را تنک کرده و آسایش دل را برده، اى آقایم غیبتت سوگواریم را به فجائع ابدى پیوسته و یکى را پس از دیگرى ناپدید کرده و جمع و شماره دوستان را نابود نموده، من دیگر اشکى که از چشمم روان است و نالهاى که از گرفتاریهاى اندوهم و بلیات گذشته از سینهام سر میکشد احساس نمیکنم جز همانى که در برابر دیدهام مجسم است و از همه گرفتاریها بزرگتر و جانگدازتر و سختتر و ناآشناتر است و حوادثش با خشم تو در آمیخته و وارداتش با سخط تو عجین است
سدیر میگوید: از این امر عظیم و نالههاى جانگداز هوش از سر ما پرید و دل ما از جا کنده شد و پنداشتیم که مصیبت بزرگى براى حضرت روى داده است. من عرض کردم: اى فرزند بهترین مردم روى زمین! خدا دیدگان شما را نگریاند. براى چه این طور سیلاب اشک از دیدگانت فرو میریزد؟ و چه چیز باعث این مصیبت گشته است؟.
حضرت آه سختى کشید که از اثر آن شکم مبارکش برآمده و بشدت حالش تغییر کرد آنگاه فرمود: امروز صبح در کتاب جفر مینگریستم. این کتاب مشتمل است بر علم مرگها و بلاها و مصائب، و علم گذشته و آینده تا روز قیامت که خداوند متعال به محمد و امامان بعد از او ارزانى داشته است. در آن کتاب دیدم که نوشته: قائم ما متولد میگردد و غیبت میکند. غیبت او طولانى مىشود و عمرش بطول میانجامد. در آن زمان اهل ایمان امتحان میشوند و به واسطهی طول غیبتش شک و تردید در دل آنها پدید مىآید و بیشتر آنها از دین خود برمیگردند و رشته اسلام را از گردن خود بیرون مىآورند.[1]
[1]. عَنْ سَدِیرٍ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ دَخَلْتُ أَنَا وَ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَ أَبُو بَصِیرٍ وَ أَبَانُ بْنُ تَغْلِبَ عَلَى مَوْلَانَا أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع فَرَأَیْنَاهُ جَالِساً عَلَى التُّرَابِ وَ عَلَیْهِ مِسْحٌ خَیْبَرِیٌ مُطَوَّقٌ بِلَا جَیْبٍ مُقَصَّرُ الْکُمَّیْنِ وَ هُوَ یَبْکِی بُکَاءَ الْوَالِهِ الثَّکْلَى ذَاتَ الْکَبِدِ الْحَرَّى قَدْ نَالَ الْحُزْنُ مِنْ وَجْنَتَیْهِ وَ شَاعَ التَّغْیِیرُ فِی عَارِضَیْهِ وَ أَبْلَى الدُّمُوعُ مَحْجِرَیْهِ وَ هُوَ یَقُولُ سَیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی وَ ضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی وَ ابْتَزَّتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی سَیِّدِی غَیْبَتُکَ أَوْصَلَتْ مُصَابِی بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ وَ فَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ یُفْنِی الْجَمْعَ وَ الْعَدَدَ فَمَا أُحِسُّ بِدَمْعَةٍ تَرْقَى مِنْ عَیْنِی وَ أَنِینٍ یَفْتُرُ مِنْ صَدْرِی عَنْ دَوَارِجِ الرَّزَایَا وَ سَوَالِفِ الْبَلَایَا إِلَّا مُثِّلَ بِعَیْنِی عَنْ غَوَابِرِ أَعْظَمِهَا وَ أَفْضَعِهَا وَ بَوَاقِی أَشَدِّهَا وَ أَنْکَرِهَا وَ نَوَائِبَ مَخْلُوطَةٍ بِغَضَبِکَ وَ نَوَازِلَ مَعْجُونَةٍ بِسَخَطِکَ قَالَ سَدِیرٌ فَاسْتَطَارَتْ عُقُولُنَا وَلَهاً وَ تَصَدَّعَتْ قُلُوبُنَا جَزَعاً مِنْ ذَلِکَ الْخَطْبِ الْهَائِلِ وَ الْحَادِثِ الْغَائِلِ وَ ظَنَنَّا أَنَّهُ سَمَتَ لِمَکْرُوهَةٍ قَارِعَةٍ أَوْ حَلَّتْ بِهِ مِنَ الدَّهْرِ بَائِقَةٌ فَقُلْنَا لَا أَبْکَى اللَّهُ یَا ابْنَ خَیْرِ الْوَرَى عَیْنَیْکَ مِنْ أَیَّةِ حَادِثَةٍ تَسْتَنْزِفُ دَمْعَتَکَ وَ تَسْتَمْطِرُ عَبْرَتَکَ وَ أَیَّةُ حَالَةٍ حَتَمَتْ عَلَیْکَ هَذَا الْمَأْتَمَ قَالَ فَزَفَرَ الصَّادِقُ ع زَفْرَةً انْتَفَخَ مِنْهَا جَوْفُهُ وَ اشْتَدَّ عَنْهَا خَوْفُهُ وَ قَالَ وَیْلَکُمْ نَظَرْتُ فِی کِتَابِ الْجَفْرِ صَبِیحَةَ هَذَا الْیَوْمِ وَ هُوَ الْکِتَابُ الْمُشْتَمِلُ عَلَى عِلْمِ الْمَنَایَا وَ الْبَلَایَا وَ الرَّزَایَا وَ عِلْمِ مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ الَّذِی خَصَّ اللَّهُ بِهِ مُحَمَّداً وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ ع وَ تَأَمَّلْتُ مِنْهُ مَوْلِدَ قَائِمِنَا وَ غِیبَتَهُ وَ إِبْطَاءَهُ وَ طُولَ عُمُرِهِ وَ بَلْوَى الْمُؤْمِنِینَ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ وَ تَوَلُّدَ الشُّکُوکِ فِی قُلُوبِهِمْ مِنْ طُولِ غَیْبَتِهِ وَ ارْتِدَادَ أَکْثَرِهِمْ عَنْ دِینِهِمْوَ خَلْعَهُمْ رِبْقَةَ الْإِسْلَامِ مِنْ أَعْنَاقِهِ. کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص: 353الی 355