معارف دینی

آشنایی با معارف ناب اهل بیت

معارف دینی

آشنایی با معارف ناب اهل بیت

معارف دینی
آخرین نظرات
  • ۲۰ ارديبهشت ۹۸، ۰۱:۰۲ - سید محمد حسن علوی
    خوب
نویسندگان

اسلام دینی است که تأمین رفاه عمومی مردم را از حقوق مسلّم آنان دانسته و آن را وظیفه‌ی حاکم نظام اسلامی می‌داند. در عصر حاضر بنابر حکم قانون اساسی که بر پایه‌ی نظام تفکر اسلامی و عقلایی بنا نهاده شده مسئولیت امور اجرایی از جمله تأمین رفاه عمومی، با توجه به فرایند انتخابات، از طرف ولایت فقیه به شخص منتخب مردم احاله می‌گردد. بنابراین شخص منتخب مردم موظف است به عنوان کارگزار ولیّ فقیه متحمّل این امر خطیر شده و مسئولیت اجرای این امر بردوش او می‌باشد.

حال باید دید از دیدگاه اسلام وظیفه رئیس امور اجرایی کشور چیست؟ و مردم چه حدّی از رفاه را به عنوان حق خود می‌توانند از او مطالبه کنند؟

از دیدگاه اسلام اختصاص منابع و اموال عمومی کشور به یک عده‌ی خاص ممنوع بوده و این مواهب الهی باید در راستای رفای عمومی و در اختیار همگان قرار گیرد. خداوند متعال در بیان حکم فیئ(اموالی را که بدون جنگ و خونریزی از کفار بدست می‌آید را فیئ می‌گویند) اینگونه می‌فرماید: «مَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلىَ‏ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى‏ فلله وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِى الْقُرْبىَ‏ وَ الْیَتَامَى‏ وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ کىَ‏ لَا یَکُونَ دُولَةَ بَین الْأَغْنِیَاءِ مِنکُمْ.» «آنچه را خداوند از اهل این آبادیها به رسولش بازگرداند، برای خدا و رسول و خویشاوندان او، و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است، تا (این اموال عظیم) در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد[1].» روشن است که این یک حکم مختص به فیئ نیست و بلکه دلیلی است که در اموال فیئ به کار برده شده و لذا به عنوان یک اصل از اصول نظام اقتصادی اسلام به شمار می‌رود که حاکم دولت اسلامی آن را باید سرلوحه‌ی برنامه‌های خود قرار دهد.

در احادیث چند چیز به عنوان وظیفه اصلی حاکمِ دولتِ اسلامی برای ایجاد رفاه مردم بیان شده است که به ذکر دو نمونه از آنها می‌پردازیم:

1. امیر المؤمنین علیّ علیه السلام سه چیز را نیاز همگان معرفی کرده که باید تأمین شود: امنیّت، عدالت و فراوانى نعمت.[2]

2. هنگامى که علیّ علیه السلام مالک اشتر را به فرمانروایى مصر و توابع آن گماشت به او نامه‌ای نوشته و وظیفه‌ی او را اینگونه ترسیم می‌کند: از بنده خدا، علىّ امیر مؤمنان به مالک اشتر پسر حارث در پیمانى که با او مى‏گذارد، هنگامى که او را به فرمانروایى مصر مى‏گمارد تا خراج[3] آنجا را فراهم آورد و با دشمن پیکار نماید و کار مردم را سامان دهد و شهرهاى آن را آباد سازد.[4]

رفع نیاز مندی مردم از وظایف مورد تأکید روایات گوهر بار اهل بیت است که حاکم اسلامی باید بدان همت گمارد. البته بهترین روش برای رفع نیازمندی با ایجاد شغل و بستر مناسب برای کار و فعالیت می‌باشد که مدیر امورِ اجراییِ دولت باید این کار را به نحو احسن انجام دهد. لکن با این حال از دیدگاه روایات ما اگر افراد فقیری در جامعه وجود داشته باشند، وظیفه‌ی حاکم رفع این نیاز مندی است.

توجه به این نکته ضروری است که رفع نیاز مندی از نیازمندان و ایجاد رفاه عمومی به معنای یک زندگیِ بخور و نمیر نیست بلکه بنابر نظام اقتصادی اسلام، ملاک در این زمینه غنیّ گردانیدن شخص محتاج و فقیر است. به چند نمونه از احادیث در این زمینه توجه کنید:

1. در بخشی از روایت نسبتاً طولانی که از امام کاظم علیه السلام نقل شده است، حضرت در بیان موارد مصرف زکات اینگونه فرمودند:

«حاکم زکات را می‌گیرد و در راهی که خدا تعیین فرموده به هشت سهم به مصرف می‌رساند:

1- فقرا 2- مستمندان (تهیدست‏تران از فقرا) 3- کارمندان جمع آورى زکات 4- مؤلفة قلوبهم (کفار، براى اینکه دلشان باسلام گرم شود) 5- آزاد کردن بردگان 6- بدهکاران 7- در راه خدا (مانند خرید اسلحه و ساختن پل و راه و مدرسه) 8- در راه ماندگان (کسانى که در مسافرت بى‏چیز شده‏اند).

این هشت سهم باید در محلش به مقدارى که یک سال آنها را بدون سختى و تنگى تأمین کند، تقسیم شود اگر چیزى از آن زیاد آمد، به حاکم برمی‌گردد و اگر کم آمد و آنها را کفایت نکرد، بر عهده حاکم است که از آنچه در دست دارد، به مقدارى که در خور آنهاست خرجشان را بدهد تا بى‏نیازشان کند.»[5]

2. و در روایتی وقتی از محضر امام صادق علیه السلام در مورد میزان پرداخت زکات پرسیده می‌شود، حضرت بی‌نیاز گردانیدن شخص فقیر را ملاک قرار دادند.[6]

3. ابو بصیر از اصحاب جلیل القدر امام صادق علیه السلام می‌گوید به حضرت عرض کردم: «پیرمردى از شیعیان شما که فقیر و نیازمند است، از فلانى درخواست کمک کرد. فلانى به او گفت: اتفاقا وجهى از بابت زکات نزد من حاضر است، امّا به تو نخواهم داد.

آن پیرمرد پرسید: چرا؟ و فلانى به او گفت: زیرا من دیدم که تو هم گوشت خریدى و هم خرما خریدى، پیرمرد گفت: من یک درهم سود برده بودم، با دو دانگ آن گوشت خریدم و با دو دانگ آن خرما خریدم و دو دانگ آن را براى حاجت دیگرى به خانه بردم. موقعى که من این گزارش را خدمت امام صادق علیه السلام عرض کردم، حضرت  دست خود را بر پیشانى نهاد و بعد از چند لحظه سر خود را بلند کرد و فرمودند: خداوند تبارک و تعالى به اموال دولت‌مندان نظرى افکند و سپس به جمع فقرا و نیازمندان نظر کرد، و به اندازه‌ی حاجت نیازمندان در مال دولت‌مندان حقّى معین نمود، این حق مالى، تمام‏ حوائج نیازمندان را کفایت خواهد کرد، اگر در حدّ کفایت نبود، بر میزان زکات مى‏افزود. باید به مستحق زکات، چندان بدهد که بخورد و بیاشامد و پوشاک خود را تهیه کند و زن بگیرد و صدقه بدهد و حج برود.»[7]

3. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: هیچ بدهکارى نیست که با بستانکار خود نزد والیى از والیان مسلمان برود، و بر آن والى عسرت و ناتوانى او در پرداخت دینش معلوم شود، مگر اینکه بدهکار از دین خود برىّ مى‏گردد، و پرداخت وام بر عهده والى قرار مى‏گیرد، تا از اموالى که در دست دارد آن را بپردازد.[8]

4.  پیر مرد کور سال‌خورده‏اى در حال سؤال و گدایى از کنار علیّ علیه السلام گذشت، حضرت پرسیدند: این پیر مرد کیست؟ عرض کردند: اى امیر مؤمنان، مردى نصرانى است. حضرت فرمودند: «از او در جوانی کار کشیدید، و چون پیرو ناتوان شد او را رها کردید! از بیت المال خرج او را بدهید».[9]

امید آنکه با تحقق بخشدن به این فرامین و دستورات اهل بیت علیهم السلام و سر لوحه قرار دادن فرمایش مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی) که بارها دولت مردان را به تکیه بر منابع و نیروهای داخلی و پرهیز از چشم دوختن به دیگران سفارش نمودند، روزهایی پر از سرافرازی را شاهد باشیم.

بی مناسبت نیست که در این قسمت توجه شما را به متن سخنان بسیار زیبا و تکان دهنده‌ی استاد رحیم پور ازغدی که در سخنرانی قبل از خطبه‌های نماز جمعه ایراد کردند، جلب کنم. برای این منظور بر لینک زیر کلیک کنید: (حتماً بخوانید)

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931026000297

[1] . " دولة" چیزى را گویند که در بین مردم متداول است و دست به دست مى‏گردد. ترجمه تفسیر المیزان ج‏19ص 353    

[2] . ثَلَاثَةُ أَشْیَاءَ یَحْتَاجُ النَّاسُ طُرّاً إِلَیْهَا الْأَمْنُ وَ الْعَدْلُ وَ الْخِصْب‏. تحف العقول ص 320

[3] . خراج مالیاتى است که از سوى دولت اسلامى بر زمینهاى خراجى مقرر مى‌گردد. منظور از زمینهاى خراجى زمینهایى است که به عموم مسلمانان تعلّق دارد و آن دو قسم است:

1. زمینهاى آبادى که با قهر و غلبه بر کفّار از آنان گرفته شده است.

2. زمینهاى آباد گرفته شده از کفّار از طریق مصالحه بر آنها، بدین گونه که زمینهاى مورد مصالحه از آنِ مسلمانان باشد و کفّار تنها حقّ سکونت در آنها را داشته باشند.فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام؛ ج‌3، ص:  440، جمعى از پژوهشگران زیر نظر آیت الله سید محمود هاشمى شاهرودى، قم - ایران، اول، 1426 ه‍ ق.

[4] . تحف العقول / ترجمه حسن زاده ص 207. متن روایت: هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ‏ عَبْدُ اللَّهِ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ مَالِکَ بْنَ الْحَارِثِ الْأَشْتَرَ فِی عَهْدِهِ إِلَیْهِ حِینَ وَلَّاهُ مِصْرَ جِبَایَةَ خَرَاجِهَا وَ مُجَاهَدَةَ عَدُوِّهَا وَ اسْتِصْلَاحَ أَهْلِهَا وَ عِمَارَةَ بِلَادِهَا. تحف العقول ص 126    

 

[5] . أصول الکافی / ترجمه مصطفوى ج‏2ص494. متن حدیث: ...فَأَخَذَهُ الْوَالِی فَوَجَّهَهُ فِی الْجِهَةِ الَّتِی وَجَّهَهَا اللَّهُ عَلَى ثَمَانِیَةِ أَسْهُمٍ‏ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکِینِ‏ وَ الْعامِلِینَ عَلَیْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی الرِّقابِ وَ الْغارِمِینَ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ‏ ثَمَانِیَةَ أَسْهُمٍ یَقْسِمُ بَیْنَهُمْ فِی مَوَاضِعِهِمْ‏ بِقَدْرِ مَا یَسْتَغْنُونَ بِهِ فِی سَنَتِهِمْ‏ بِلَا ضِیقٍ‏ وَ لَا تَقْتِیرٍ فَإِنْ فَضَلَ مِنْ ذَلِکَ شَیْ‏ءٌ رُدَّ إِلَى الْوَالِی‏ وَ إِنْ نَقَصَ مِنْ ذَلِکَ شَیْ‏ءٌ وَ لَمْ یَکْتَفُوا بِهِ کَانَ عَلَى الْوَالِی أَنْ یَمُونَهُمْ مِنْ عِنْدِهِ بِقَدْرِ سَعَتِهِمْ حَتَّى یَسْتَغْنُوا ... الکافی (ط - الإسلامیة)ج‏1ص541(باب الفی‏ء و الأنفال و تفسیر الخمس و حدوده و ما یجب فیه 538)

[6] . عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع):‏ أَنَّهُ سُئِلَ کَمْ یُعْطَى الرَّجُلُ مِنَ الزَّکَاةِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِذَا أَعْطَیْتَ فَأَغْنِهِ. و در روایتی دیگر: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تُعْطِیهِ‏ مِنَ‏ الزَّکَاةِ حَتَّى‏ تُغْنِیَهُ‏. الکافی (ط - الإسلامیة) ج‏3ص 548 (باب أقل ما یعطى من الزکاة و أکثر)

[7] . گزیده کافى ج‏3ص 68و 69. متن روایت:  عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ شَیْخاً مِنْ أَصْحَابِنَا یُقَالُ لَهُ عُمَرُ سَأَلَ عِیسَى بْنَ أَعْیَنَ وَ هُوَ مُحْتَاجٌ فَقَالَ لَهُ عِیسَى بْنُ أَعْیَنَ أَمَا إِنَّ عِنْدِی مِنَ الزَّکَاةِ وَ لَکِنْ لَا أُعْطِیکَ مِنْهَا فَقَالَ لَهُ وَ لِمَ فَقَالَ لِأَنِّی رَأَیْتُکَ اشْتَرَیْتَ لَحْماً وَ تَمْراً فَقَالَ إِنَّمَا رَبِحْتُ‏ دِرْهَماً فَاشْتَرَیْتُ‏ بِدَانِقَیْنِ‏ لَحْماً وَ بِدَانِقَیْنِ تَمْراً ثُمَّ وَ رَجَعْتُ بِدَانِقَیْنِ لِحَاجَةٍ قَالَ فَوَضَعَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَدَهُ عَلَى جَبْهَتِهِ سَاعَةً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى نَظَرَ فِی أَمْوَالِ الْأَغْنِیَاءِ ثُمَّ نَظَرَ فِی الْفُقَرَاءِ فَجَعَلَ فِی أَمْوَالِ الْأَغْنِیَاءِ مَا یَکْتَفُونَ بِهِ وَ لَوْ لَمْ یَکْفِهِمْ لَزَادَهُمْ بَلْ یُعْطِیهِ مَا یَأْکُلُ وَ یَشْرَبُ وَ یَکْتَسِی وَ یَتَزَوَّجُ وَ یَتَصَدَّقُ وَ یَحُجُّ. الکافی (ط - الإسلامیة)ج‏3ص556 (باب الرجل إذا وصلت إلیه الزکاة فهی کسبیل ماله یفعل بها ما یشاء)

[8] . رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ‏ مَا مِنْ غَرِیمٍ ذَهَبَ بِغَرِیمِهِ إِلَى وَالٍ مِنْ وُلَاةِ الْمُسْلِمِینَ وَ اسْتَبَانَ لِلْوَالِی عُسْرَتُهُ إِلَّا بَرِأَ هَذَا الْمُعْسِرُ مِنْ دَیْنِهِ وَ صَارَ دَیْنُهُ عَلَى وَالِ الْمُسْلِمِینَ فِیمَا فِی یَدِهِ مِنْ أَمْوَالِ الْمُسْلِمِینَ‏. بحار الأنوار (ط بیروت)    ج‏100    148    

[9] . عَنْ رَجُلٍ بَلَغَ بِهِ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ: مَرَّ شَیْخٌ مَکْفُوفٌ کَبِیرٌ یَسْأَلُ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع مَا هَذَا فَقَالُوا یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ نَصْرَانِیٌّ قَالَ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع اسْتَعْمَلْتُمُوهُ حَتَّى إِذَا کَبِرَ وَ عَجَزَ مَنَعْتُمُوهُ أَنْفِقُوا عَلَیْهِ مِنْ بَیْتِ الْمَالِ. تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان) ج‏6 ص 293   

 

سید ابوذر نجیبی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی